پيامهاي عرفاني عاشورا
پيامهاي عرفاني عاشورا
1:اخلاص
صحنة عاشورا، صحنة تصفية خالصان از ناخالصان است. آنها كه از اول بهقصديغير از رضايت و قرب الهي و عمل به وظيفه، همراه امام(ع) بهطرف كربلا حركت كردند،هر يك به بهانهاي از حضرت جدا شدند و تنها كساني ماندند كه اين راه را خالصانه انتخاب كرده بودند و خلوص خود را در شب عاشورا و روز نبرد نشان دادند.
امام(ع) پيش از شروع حركت از مدينه ضمن خطابة مفصلي كه ايراد كرد، هرگونهشائبة دنياطلبي و رياستخواهي و جنگ قدرت را ردّ كرد و انگيزة خالص اصلاح ديني واجتماعي را مطرح ساخت.
در جاي ديگر، اينگونه فرمود: «من هرگز بهعنوان شورش و خوشگذراني، سرمستي، فسادانگيزي يا ستم قيامنكردم، بلكه براي طلب اصلاح و امر بهمعروف و نهي از منكر قيام كردم».
2:بلا و امتحان
عارفان با ايمان نهتنها از بلا نميگريزند، بلكه آن را نشانة لطف الهي و سبب پاكيروح و جان خود ميدانند و به استقبال آن ميروند.
سيدالشهدا(ع) در روز عاشورا در مناجاتي كه در آخرين لحظات حيات با خدا دارد،خداوند راهم به نعمتهاي سرشارش ميستايد و هم به بلاي نيكويش.
3:رضا و تسليم
اهلبيت: در مقابل خواست خدا و تقدير الهي كاملاً راضي و خشنود بودند و باپشتوانة آن هر مشكل و بلايي را صبورانه و عاشقانه تحمل ميكردند.
امام حسين(ع) وقتي ميخواست از مدينه خارج شود، هنگام وداع با قبرپيامبر(ص) از خدا خواست كه آنچه رضاي او در آن است، برايش مقدّر كند.
در مسير كوفه نيز پس از برخورد با «فرزدق» و آگاهي از اوضاع كوفه فرمود:«اگر قضاي الهي بر چيزي نازل شود، آن را دوست داريم».
4:شهادتطلبي
صحنة عاشورا جلوة شهادتطلبي ياران با ايمان امام حسين(ع) بود، خود حضرتنيز پيشتاز و الگوي اين ميدان بود.
وقتي امام ميخواست از مكه حركت كند با خواندن خطبهاي از زيبايي مرگ در راهخدا سخن گفت و از آنها خواست كه هر كس طالب شهادت است و آمادگي بذل جانخويش را دارد همراه حضرت برود.
5:عشق به خدا
يكي از شاعراني كه به حادثة عاشورا از زاوية عرفاني و عشق به خدا نگاه كرده،عمان ساماني است، ديوان «گنجينة الاسرار» او با همين تحليل به حماسة حسيني نظردارد. او امام حسين(ع) را سرمست از شوق و عشق الهي ميبيند، او را موجي برخاسته ازدريا ميداند كه محو حقيقت خداست و در جدال عقل و عشق سپاه عشق را غالبميسازد و حتي در وداع آخر خود با خواهرش از او ميخواهد كه حجاب وصل نشود.
6:ياد خدا
سيدالشهدا(ع) در تمامي حالات و در بحرانيترين پيشامدها با ياد خدا آرامشمييافت و اين اطمينان قلبي را به خاندان و يارانش نيز منتقل ميكرد.
حضرت وقتي براي اصحابش خطبه ميخواند، آغاز آن را حمد و ثناي الهي قرارميداد. در صبح عاشورا وقتي سپاه دشمن بهسويش ميآيد، ميفرمايد:«خدايا در هر گرفتاري، تو تكيهگاهمني«.