معرفی کتاب
بسم الله الرحمن الرحیم
معرفی کتاب
معرفی کتاب آداب طلاب
این کتاب متن سخنرانی های استاد اخلاق مرحوم آیت الله مجتهدی می باشد
این کتاب حدود 500 صفحه می باشد که در موضوعات مختلف می باشد
موضوعات این کتاب بیشتر اخلاقی می باشد شاید شما با شنیدن اسم این کتاب احساس کنید که فقط مخصوص طلبه ها می باشد ولی اینگونه نیست این کتاب برای تمام عموم سفارش میشه مخصوصا از این نظر که بیشتر خودمانی و خود حرف های ایشان رو چاپ کرده اند و از کلمات سنگین پرهیز شده است به همین دلیلی همه افراد می توانند متن این کتاب را درک کنند.
در داخل این کتاب حکایت های شیرین و با مزه ای هم هست که اصلا از خواندن این کتاب خسته نمی شوید .
این کتاب توسط یکی از شاگردانش به نام آقای پرهیزکار فکر کنم تهیه شده است در آخر این کتاب عکس هایی از علما و ایشان می باشد که بسیار کار شایسته ای بوده که در این کتاب چاپ شده است
2 جلد کتاب دیگر به نام آفات طلاب و احادیث طلاب هم از ایشان چاپ شده است
متنی از این کتاب
غذا كم بخور و تا گرسنه نشدهای، نخور، و هنوز سیر نشدهای، دست بكش. حضرت امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) به امام حسن (علیهالسلام) فرمودند: آیا به تو یاد بدهم چهار خصلت را كه به سبب آنها از طبیب بی نیاز شوی؟ امام حسن(علیهالسلام) عرض كردند: بله. حضرت فرمودند: بر سر طعام منشین، مگر وقتی كه گرسنه هستی و تا هنوز به غذا اشتها داری، بلند شو و غذا را خوب بجو و هنگامی كه خواستی بخوابی، به بیت الخلأ برو كه اگر اینها را انجام دهی، از طب بینیاز میشوی.
مخصوصا غذای طلبه باید سبك باشد. وقتی ما طلبه بودیم، شبها قدری میوه میخوردیم كه سحر بتوانیم بلند شویم. ظهرها هم غذای سبكی میخوردیم، گاهی سیب زمینی را در ماست میكوبیدیم و نمك میریختیم و این الویه ما میشد. گاهی هم آب دوغ خیار، گاهی هم اشكنه درست میكردیم و میخوردیم. گوشت زیاد نخورید. حضرت امیر مؤمنان علی (علیهالسلام) گوشت كم میخوردند و میفرمودند: «لاتَجعَلُوا بُطُونَكُم مَقابِرَ الحَیوانِ»شكمهایتان را قبور حیوانات نكنید. امروزه با این همه غذاهای مفصل و چرب و نرم و چلو كباب و نوشابه و.. شیخ انصاری (ره) درست نمیشود.
غذاهای ما امروز طاهر واقعی نیست و همین هم اثر دارد. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «أَورَعُ النّاسِ مَن وَقَفَ عِندَ الشُّبهَة» با ورعترین مردم كسی است كه هنگام شبهه توقف كند. یعنی دقت كند. مبادا این لقمه و یا این غذا حرام باشد.
هر غذایی را نخور. در حلال و حرام وسواس داشته باش، ولی در طهارت و نجاست وسواسی نشو. هرجایی مرو. در غذای شبهه ناك بگو شاید حرام باشد و نخور، ولی در طهارت و نجاست شك نكن و بگو ان شأ الله پاك است و هر جا كه علم و یقین داشتی به حدی كه قسم حضرت عباس (علیهالسلام) بخوری كه نجس شده است، آن چیز نجس میشود و الا پاك است. البته زیاد در حلال و حرام وسواسی مشو و الاّ غذا گیر نمیآوری. همین كه از بازار مسلمانها چیزی را میخری، حلال است. دیگر چه كار داری، بسم الله گفتهاند و سر بریدهاند یا نگفتهاند. چه كار داری دستگاه سر بریده یا غیر دستگاه. زیاد وسواسی نباش، كه گرفتار میشوی.
وقتی مرحوم آیت الله اثنی عشری، صاحب تفسیر معروف اثنی عشری، را به زندان بردند، ایشان غذای زندان را نخوردند و فرمودند: همان نان و پنیر خودم را از خانه برای من بیاورید. وقتی آیت الله حاج شیخ محمد تقی بافقی (ره) را به زندان بردند، ایشان هم غذای زندان را نخوردند و به سربازی پول میدادند و میفرمودند: از بیرون برایم غذایی تهیه كن.
سگها هم نمیخوردند:
بهلول شبها در خرابه میخوابید. روزی از طرف هارون الرشید برای او غذایی آوردند. او گفت: نمیخواهم، ببرید بریزید جلوی سگها. گفتند: هارون این غذا را فرستاده است. بهلول گفت: آرام حرف بزنید، اگر سگها بفهمند این غذای هارون است، آنها هم نخواهند خورد.
میگویند: قبل از انقلاب شخصی سیب خرید، ولی بعد از خریدن فهمید كه سیبها از باغ شاه چیده شده است. لذا سیبها را آورد و به میوه فروش پس داد. پولش را هم نگرفت و رفت. شخصی گفت: زمان شاه مرغهای بسته بندی شده را از خارج برای ما میآوردند و به زور به ما میفروختند كه ما به مردم بفروشیم، ولی چون ذبح شرعی نشده بود، من نمیفروختم و در خرابهای میریختم.
تاجری آیت الله العظمی مرعشی (ره) را به مهمانی دعوت كرد. ایشان بعد از مهمانی شب، در خواب حضرت مهدی(علیهالسلام) را دیدند كه فرمودند: دستت را سر هر سفرهای دراز مكن. وقتی ایشان تحقیق كردند، فهمیدند مال صغیر در اموال تاجر بوده است و از آن به بعد بیشتر از قبل، دقت میكردند و به هر مهمانی نمیرفتند.