ازدواجی سوال برانگیز...
ازدواجی سوال برانگیز:
اصرار مامون بر ازدواج امام جواد علیه السلام با دخترش، کاملا جنبه سیاسی داشت و می توان دریافت که وی از این کار چند هدف را تعقیب می کرد:
1- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را برای همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از کارهای او بیخبر نماند (دختر مامون نیز براستی وظیفه خبرچینی و گزارشگری مامون را خوب انجام می داد و تاریخ شاهد این حقیقت است) .
2- با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بکشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومی از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفیف نماید! 3- با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقه مند به آنان وانمود کند. 4- هدف چهارم مامون، عوام فریبی بود; چنانکه گاهی می گفت: من به این وصلت اقدام کردم تا ابو جعفر - علیه السلام- از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ کودکی باشم که از نسل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابی طالب - علیه السلام- است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بی نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندی نیاورد! و فرزندان امام جواد - علیه السلام- همگی از همسر دیگر امام بودند. بیشتر شیعیان به امامت امام جواد - علیه السّلام - گردن نهادند. در میان آنان كسانی، كمیِ سن امام را به خود امام جواد - علیه السّلام - نیز، گوشزد كردند. آن حضرت در جواب به جانشینی « سلیمان - علیه السّلام - » از « داود - علیه السّلام - » اشاره كرده و فرمودند: « حضرت سلیمان هنگامی كه هنوز كودكی بیش نبود، گوسفندان را به چرا می برد حضرت داود او را جانشین خود كرد، در حالی كه علمای بنی اسرائیل، عمل او را انكار می كردند اینها انگیزه های مامون از این ازدواج بود. حال باید دید امام جواد - علیه السلام- چرا با این ازدواج موافقت کرد؟ از آنجا که بی هیچ شکی، امام اهداف و مقاصد واقعی مامون را از این گونه کارها می دانست و نیز می دانست که او همان کسی است که مرتکب جنایت بزرگ قتل پدرش امام رضا - علیه السلام- شده، به نظر می رسد که موافقت امام با این ازدواج عمدتا بر اثر فشاری بوده است که مامون از پیش بر امام وارد کرده بوده است، زیرا ازدواجی اینچنین، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام! و نیز می توان تصور کرد که نزدیکی امام به دربار می توانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیری از سرکوبی سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد، و این، به یک معنا می توانست شبیه قبول وزارت هارون از طرف علی بن یقطین یعنی نفوذ در دربار خلافت به نفع جبهه تشیع باشد.
یادگاری از جوادالائمه امام محمد تقی- علیه السلام – فرمودند:
الْمُۆمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ. مۆ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است : توفیق از طرف خداوند متعال ، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت كسى كه او را نصیحت نماید.
(بحارالانوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرك الوسائل : ج 8، ص 329، ح 9576)
پی نوشتها: [1] . دلائل الامامه، ص 204.
[2] . عیون المعجزات، ص 119.
[3] . مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 429 و مسند الامام الجواد، ص 29.
[4] . فرق الشیعه، ص 88.
[5] . الكافی، ج1، ص 383.
[6] . الغیبه، طوسی ، ص 212.