رهبری
فضائل آیة الکرسی از زبان رسول اللّه
آیه الکرسی منشأ خیر وبرکتی است که خداوند تبارک وتعالی توسط رسول اکرم(صلی الله علیه وآله)در سوره مبارک بقره به انسان عطا فرموده است و خداوند می فرماید: این آیه عظیم الشأن و با برکت را به بندگانم هدیه می کنم وبه همین دلیل است که پیغمبر عزیز ما به پیروانش توصیه می کند که آیه الکرسی را مورد توجه خاص قرار دهند و تلاوت کنند تا از منشأ خیر و برکت آن بهره گیرند. اثرات و خواص آیه الکرسی آیه الکرسی یعنی چه؟
تعریف کرسی در آیه ای که به آیه الکرسی معروف شده است کرسی از ریشه ( ک- ر – س ) گرفته شده و به معنی اتصال یافتن اجزای یک ساختمان به هم می باشد و نیز کرسی را تخت هم می گویند که بر آن می نشینند که در این زمینه می توان برای کرسی سه معنی آورد
1) علم الهی: کرسی همان جسم بزرگ کیهانی است که زمین، خورشید و آسمان ونیز سایر اجزا ی آسمان را در برمی گیرد.
2) جسم بزرگ کیهانی: کرسی را همان یک جسم و جرم بزرگ کیهانی تصور کرد که تمام اجزائی که در آسمان و زمین … است در آن جای می گیرد که از حضرت علی (علیه السلام) نقل شده است که آسمان وزمین وتمام موجودات در داخل این کرسی قرار دارندکه چهار فرشته به اذن خداوند آن را حمل می کنند.
3) قدرت و سلطنت الهی: کرسی را همان جهان هستی است که این جهان تمام تحت سلطه و قدرت حضرت احدیت بوده و هیچ جنبنده ای از دایره قدرت واحاطه و سیطره او خارج نمی شود وبدون اذن او هیچ تغییری ایجاد نمی شود.
4) عرش: درلغت همان کرسی است که عرش در لغت فارسی به معنی رکن واساس هرچیز ویا سقف خانه گفته می شودبنا براین با توجه به این دو تعریف در مورد کرسی وعرش متوجه می شویم که کرسی ظاهر وعرش باطن هر چیز را گویند.
شأن نزول آیه الکرسی در قرآ ن کریم
آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل می شد دارای علت وسببی بود که به اذن خداوند توسط فرشتگان برای رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) فرستاده می شد که در مجموع به آنها شأ ن نزول می گویند . و سبب نزول آیه الکرسی درسوره بقره احتمالا این بوده که قوم یهود معتقد بودند که خداوند تبارک وتعالی پس از خلقت آفرینش آسمانها و زمین و… خسته شده و برای رفع خستگی روی کرسی نشست که آیه مبارک آیه الکرسی بر رد عقاید منحرف کننده قوم یهود نازل شد.
صحابه درباره فاضل ترین آیه در قرآن با هم سخن می گفتند، پس حضرت علی علیه السلام آنان را فرمود: شما درباره آیة الکرسی چه می گویید؟ آنگاه گفت: رسول صلی الله علیه و آله مرا گفت: ای علی! سید بشر، آدم است و سیّد عرب، محمد صلی الله علیه و آله و در این فخری نیست و سید کلام، قرآن است و سیّد قرآن، بقره است و سید بقره، آیة الکرسی رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) در هنگام خواندن آیه الکرسی تبسم می کردند و می فرمودند : آیه الکرسی گنج بزرگ و رحما نی است که زیر عرش (همان کرسی) به من نازل شدو نیز در روایت آمده است که هنگام نزول آیه الکرسی هزار فرشته تا رسیدن به حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) این آیه مبارک وعظیم را همراهی می کرد.
پاداش كسی كه آیت الكرسی را زیاد می خواند عبدالله بن عوف گفته است:” شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت. بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم. صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم. او گفت : معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت : هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود. بعد از نماز پیامبر فرمودند: هر كس آیه الكرسی را بعد از نماز بخواند هفت آسمان شكافته گردد و به هم نیاید تا خداوند متعال به سوی خواننده آیت الكرسی نظر رحمت افكند و فرشته ای را بر انگیزد كه از آن زمان تا فردای آن كارهای خوبش را بنویسد و كارهای بدش را محو كند. رسول اكرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: یا علی بر تو باد به خواندن آیه الكرسی بعد از هر نماز واجب. زیرا به غیر از پیغمبر و صدیق و شهید كسی به خواندن آن بعد از هر نماز محافظت نمی كند و هر كس بعد از هر نماز آیه الكرسی را بخواند به جز خداوند متعال كسی او را قبض روح نمی كند و مانند كسی باشد كه همراه پیامبران خدا جهاد كرده تا شهید شده است و فرمود: بعد از مرگ بلا فاصله داخل بهشت می شود و به جز انسان صدیق و عابد كسی بر خواندن آیه الكرسی مواظبت نمی كند. در روایتی از امام باقر آمده است:” هر كس آیه الكرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد.” رسول اكرم فرمودندكه هر كس آیه الكرسی را بعد از هر نماز واجب بخواند نمازش قبول درگاه حق می گردد و در امان خدا باشد و خداوند او را از بلاها و گناهان نگه دارد. جهت نور چشم بعد از هر نماز دست بر چشم بگذارد و آیه الكرسی بخواند و بگوید :” اعیذ نور بصری بنور الله الذی لا یطفی” خداوند به موسی بن عمران وحی فرمود: كسی كه بعد از نماز واجبش آیه الكرسی بخواند خداوند متعال به او قلب شاكرین – اجر انبیا و عمل صدیقین را عطا فرماید و چیزی جز مرگ از داخل شدن او به بهشت جلوگیری نمی نماید. مداومت نمی نماید به آن مگر پیامبر یا صدیق یا كسی كه از او راضی شده ام و یا شخصی كه شهادت را روزی او می نمایم.
فضائل آیة الکرسی از زبان رسول اللّه «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ لَّهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی اْلأَرْضِ… خداوند، معبودی جز او نیست. او زنده پایدار است. نگیرد او را خوابی و نه نیمه خوابی؛ هر چه در آسمان ها و زمین است از آنِ او است. کیست آن کس که نزد او پایندانی کند مگر به دستور او؛ او به هر چه روبروی آنهاست و به هر چیز که پشت سر آنها است آگاه است و به چیزی از علم او احاطه نیابند جز آنچه خودش بخواهد. «کُرسیِّ» [قدرت و علم] او آسمان ها و زمین را فراگرفته است و نگهداریِ آنها بر او گران نباشد، او بلندپایه بزرگوار است. باید دانست که از عادتِ خدای سبحان در این کتاب کریم این است که سه نوع سخن را با هم درمی آمیزد یعنی: علم توحید، علم احکام و علم قصص و این شیوه بهترین شیوه هاست نه باقی گذاشتنِ انسان در نوعی واحد، زیرا آن مایه ملال می گردد و اما هرگاه از نوعی از علوم به نوعی دیگر انتقال یابند، سینه بدان گشایش یابد و دل بدان شاد شود، پس گویی از شهری به شهر دیگر سفر می کند و یا از بوستانی به بوستان دیگر می رود و یا از خوردن طعام لذیذی به خوردن طعام دیگر می پردازد و شکّی نیست که این لذیذتر و دلاویزتر باشد. و چون در آیات گذشته از علم احکام و از علم قصص آنچه را که مصلحت دید یاد کرد، اکنون آن چه را که به علم توحید تعلق دارد یاد کرد و گفت: «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» و در آیه چند مسأله است: در روایتی از امام باقر آمده است:” هر كس آیه الكرسی را بعد از هر نماز بخواند از فقر و بیچارگی در امان شود و رزق او وسعت یابد و خداوند به او از فضل خودش مال زیادی بخشد” مسأله نخستین: بیان فضایل این آیه است. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده اند که فرمود: این آیه را در هیچ خانه ای نخوانند مگر این که شیاطین سی روز آن خانه را رها کنند و ساحر و ساحره یی در آن درنیاید، چهل شب و از حضرت علی علیه السلام می آید که فرمود: از پیامبر شنیدم بر چوب پاره های منبر در حالی که می گفت: هر کس آیةُ الکرسی را به دنبال هر نماز واجبی بخواند او را از وارد شدن به بهشت باز نمی دارد، مگر مرگ و بر آن مواظبت نمی ورزد [یعنی پیوسته نمی خواند [مگر صدّیقی یا عابدی و هر کس آن را بخواند وقتی که به رختخواب خود می رود. خداوند او را ایمن می دارد و همسایه اش را و همسایه همسایه اش را و خانه هایی را که گرداگردِ او است. گویند: صحابه درباره فاضل ترین آیه در قرآن با هم سخن می گفتند، پس حضرت علی علیه السلام آنان را فرمود: شما درباره آیة الکرسی چه می گویید؟ آنگاه گفت: رسول صلی الله علیه و آله مرا گفت: ای علی! سید بشر، آدم است و سیّد عرب، محمد صلی الله علیه و آله و در این فخری نیست و سید کلام، قرآن است و سیّد قرآن، بقره است و سید بقره، آیة الکرسی. و باز از حضرت علی علیه السلام روایت کرده اند که: چون روز بَدْر بود، من قتال کردم. آنگاه به نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدم تا چه می کند، چون آمدم دیدم که در سجده است و می گوید: «یا حیُّ یا قَیوُّمُ» و بر آن چیزی نمی افزاید؛ آنگاه باز به قتال بازگشتم. سپس باز آمدم و او همان کلمات را می گفت و همچنان می رفتم و می آمدم و به او می نگریستم و او بر آن گفتار چیزی نمی افزود، تا اینکه خداوند او را فتح داد.
استقبال شهادت
یك روز قبل از آخرین سفرش دست هایش را حنا گذاشت و گفت: حنای آخر است مقداری از آن را روی دست راست و مقداری روی دست چپش قرار داد و گفت : یكی برای حضرت علی اكبر(ع)، دیگری هم مال حضرت قاسم(ع)، قرار بود آن سال محرم در تهران بماند و نوحه بخواند اما آن روز یكباره از خواب بلند شد، بعد از اقامه نماز ، ساكش را بست، گفت: دیشب خواب دیدم سیدی به من گفت: عباس بیا به فكه ، قرارمان آنجاست. و خداحافظی كرد و رفت دوستش برایمان اینطور تعریف كرد كه «در مقر در حال استراحت بودم كه عباس وارد سنگر شد و مرا بیدار كرده گفت: بلند شو، بلند شو، امروز وقت خواب نیست بنشینید تا همدیگر را بیشتر ببینیم. نماز ظهر را خوانده ، ناهار را صرف كردیم عباس دوباره آمد و برای كار با بیل داوطلب خواست از آنجایی كه من كار با بیل مكانیكی را می دانستم داوطلب شدم اما او 2 تا بیل دستی برداشت و با آمبولانس نزدیك میدان مین منتهی به كانال پیاده شدیم او می دانست كه پیكر بسیاری از رزمنده ها آنجاست با ذكر بسم الله وارد شدیم، برای لحظاتی وارد معبر گشته بعد از عبور از محل شهادت شهیدان «شاهدی و غلامی» (در زمستان سال 1374 شهید شدند)عباس به من گفت : تو بنشین اینجا تا من وضعیت را بررسی كرده برگردم من هم اصراری برای رفتن نكردم بعد از 10 دقیقه ناگهان با صدای انفجار از جایم بلند شده او را صدا كردم، بچه ها با شنیدن صدای انفجار با آمبولانس به محل آمدند، عباس با دست و پایی قطع شده در حالت نیم خیز روی زمین افتاده بود دیگر تاب ایستادن نداشتم ولی باید صبر می كردیم نیروی تخریب چی برسد سپس بسمالله گویان وارد میدان شدیم او با صورتی سوخته و بدنی پر از تركش و مالامال از درد دندانهایش را بهم می فشرد و چون شقایقی سوخته هنوز زنده بود، سریع سرم وصل شد او را به پشت گرفته به سمت آمبولانس حركت كردیم. راه دور و جاده ای پر از چاله و دست انداز ما را یاری نمی كرد تا سریعتر به بیمارستان برویم وقتی به بیمارستان مجهزی رسیدیم عباس با اقتدا به مولایش ابوالفضل العباس(ع) روحش و جسمش آسمانی شد و فكه در هفتم محرم الحرام مصادف با 3/5/1375 دوباره عاشورای حسینی را به ماتم نشست و عباس به آرزوی دیرینه اش كه شهادت در دهه اول ماه محرم بود، رسید.
راوی:مادر شهید امیر جهروتی
والله ان قطعتموا یمینی
یه دستش قطع شده بود، اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند : « با یه دست که نمی تونی بجنگی ، برو عقب .»
می گفت : « مگه حضرت ابوالفضل (ع) با یک دست نجنگید ؟
مگه نفرمود : ” والله ان قطعتموا یمینی ، انَی احامی ابداً عن دینی ” »
عملیات والفجر4 مسئول محور بود . حمید باکری بهش ماموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل (ع) رو از محاصره دشمن نجات بده . با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه ی ماموریت. …
لحظه های آخر که قمقمه رو آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود : « مگه مولایمان امام حسین (ع) در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم » شهید که شد ، هم تشنه لب بود هم بی دست …
شهید شاپور برزگر گلمغانی فرمانده محور عملیاتی لشکر 31 عاشورا
نام پدر : اسکندر تولد : 22/8/1336 – اردبیل
شهادت : 13/8/1362 ارتفاعات شیخ گزنشین ، پنجوین عراق – عملیات والفجر4
محل دفن : قبرستان غریبان اردبیل
شادی روح شهدا صلوات
سوره اي که سپر جهنم است قيصر، پادشاه روم به يکي از خلفاي بني عباس نوشت ما در انجيل ديدهايم هر کس سورهاي را بخواند که خالي از هفت حرف باشد ، خداوند جسدش را بر آتش جهنّم حرام ميکند و آن هفت حرف عبارتست از « ث » ، « ج » ، « خ » ، « ز »، « ش » ، « ظ » و « ف » . ما، در تورات و انجيل آن سوره را نيافتهايم، آيا در کتب خود چنين سورهاي را داريد؟ و اگر جواب مثبت است مراد از اين حروف هفتگانه چيست؟ خليفه عباسي ، علماء و دانشمندان را جمع کرد و سؤال را مطرح نمود. لکن هيچ يک نتوانستند جواب سؤال را بدهند ؛ به ناچار سؤال را از حضرت هادي عليهمالسلام پرسيدند . حضرت هادي عليهالسلام فرمود : آن سورهاي که آنها در جستجوي آن هستند و در کتب آسماني سابق نيافتند، در قرآن مجيد موجود است و آن سوره ، « سوره حمد » است که هيچ يک از اين حروف هفتگانه در آن نميتوان يافت . پرسيدند : حکمت آن چيست و اين حروف علامت چيست ؟ حضرت فرمودند : « ث » اشاره به « ثبور » دارد ؛ « ج » اشاره به « جحيم » دارد ؛ « خ » اشاره به « خبيث » دارد ؛ « ز » اشاره به « زقّوم » دارد ؛ « ش » اشاره به « شقاوت » دارد ؛ « ظ » اشاره به « ظلمت » دارد ؛ « ف » اشاره به « فرقت » دارد . اين پاسخ را براي قيصر روم فرستادند؛ چون جواب به پادشاه رسيد بسيار مشعوف شد و دانست که دين حق همان اسلام است و لذا بلافاصله به اسلام گرويد .
سروده اقبال لاهوري در وصف حضرت زهرا (س) از معروفترين سرودههاي اين شاعر گرانمايه است که مي توان آن را مهمترين اثر شعر فارسي، در وصف دختر پيامبر اسلام(صلي الله) توصيف کرد.
اقبال در اين سروده حضرت زهرا را که همسر علي مرتضي(عليه السلام) است و فرزندي چون امام حسين (عليه السلام) را پرورانده است، اسوه کامل زنان عالم ميداند که بايد سرمشق زنان مسلمان باشد.
مريم از يک نسبت عيسي عزيز
از سه نسبت حضرت زهرا عزيز
نور چشم رحمت للعالمين
آن امام اولين و آخرين
آن که جان در پيکر گيتي دميد
روزگار تازه آئين آفريد
بانوي آن تاجدار هل اتي
مرتضي مشکل گشا شير خدا
پادشاه و کلبه ئي ايوان او
يک حسام و يک زره سامان او
مادر آن مرکز پرگار عشق
مادر آن کاروان سالار عشق
آن يکي شمع شبستان حرم
حافظ جمعيت خير الامم
وان دگر مولاي ابرار جهان
قوت بازوي احرا جهان
در نواي زندگي سوز از حسين
اهل حق حريت آموز از حسين
سيرت فرزندها از امهات
جوهر صدق و صفا از امهات
مزرع تسليم را حاصل بتول
مادران را اسوه کامل بتول
بهر محتاجي دلش آنگونه سوخت
با يهودي چادر خود را فروخت
نوري و هم آتشي فرمانبرش
گم رضايش در رضاي شوهرش
آن ادب پروده صبر و رضا
آسيا گردان و لب قرآن سرا
گريههاي او زبالين بي نياز
گوهر افشاندي بدامان نماز
اشگ او بر چيد جبريل از زمين
همچو شبنم ريخت بر عرش برين
رشته آئين حق زنجير پاست
پاس فرمان جناب مصطفي است
ورنه گرد تربتش گرديدمي
سجدهها بر خاک او پاشيدمي