رهبری
دوباره ماه خـــدا و بهــــار قــــــرآن شد |
دوباره وقــــت صـــفا دادن تن و جان شد |
دوباره شوق سحر در غروب هــم افطار |
دوباره موســـم شادی اهـــل ایمان شد |
دوباره وقت سفر شد به شهر خوبیها |
گه مه رمضـــــان مــــاه نزل قــــرآن شد |
دوباره بستن چشم و دهان ز هر خوردن |
دوباره بنده حق بـــر خـــدای مهمان شد |
دوباره خوانــدن یک آیه با ثـــواب تمـــام |
دوباره فصــــل مناجـات ورتل قـــرآن شد |
دوباره آمــده ماهی که یک شب قدرش |
برابری به هـــزار ماه عمــــر انسان شد |
دوباره آمـــده ماهی که در میـــانهی آن |
شمس روی حسن(ع) خانه نورباران شد |
دوباره آمده ماهی که روی ماه علی(ع) |
خضاب خون ســر و عمــر او به پایان شد |
بـــدار مغتنم این فــــرصت گــــرانمایه |
که بسته دوزخ و جنت گشوده در آن شد |
شعری از کاربر تبیانی: اسماعیل تقوایی (برزخ)
جوانیم کجا خرج بشه؟ یك آیه و چند نكته
شکر نعمت همه آیات قرآن كریم دستورالعمل زندگی است، برای انسان ها در تمام عصرها و داستانهای تاریخی قرآن را نیز باید به دیده پند و عبرت نگریست، كه در واقع قصههای قرآن به هدف ارائه برنامه زندگی،برای زندگان مطرح شده وحكایت حال مردگان نیست. از این رو نباید به آیات مربوط به گذشتگان، با نظر سطحی نگریست و آنها را صرف یادآوری قصههای پیشینیان دانست، بلكه باید هدف و باطن آنها را دریافت.كه رمز جاودانگی و دوام قرآن در طول زمان در همین نكته نهفته است و به خصوص ائمه اطهار با روش خاصی كه در تفسیر آیات به كار بردهاند، به ما آموختهاند كه آیات را باید از ظرف زمانی و مكانی آن بیرون آوریم و با به دست آوردن هدف كلی آنها، آیات را سر لوحه برنامه زندگی خویش قرار دهیم. با توجه به مطلب فوق، یكی از آیات قرآن كریم را یاد آوری میكنیم كه درسی بزرگ و مهّم در باب اخلاق اسلامی را در بر دارد. شکر نعمت به شكرانه نعمت حضرت موسی علیه السلام در مناجات با خداوند و به عنوان شكرانه نعمتهای الهی، عرضه می دارد «قال ربّ بما انعمت علی فلن اكون ظهیراً للمجرمین»* « پروردگارا به خاطر لطفی كه در حق من كردی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم شد.» خداوند به حضرت موسی، نعمتهای فراوانی عنایت كرده بود: از لحاظ جسمی، سالم و قوی بود و نیز در خانوادهای محترم بزرگ شده بود و خداوند به او علم، بینش، كتاب، نبوت، شجاعت، رشد فكری و عقلی عطا كرده بود. و از اول كودكی تحت عنایت خداوند بزرگ شده و به كمال رسیده بود. حضرت موسی به تمام این نعمتهای خداوندی نگاه میكند و در مقام شكر گزاری، تعهد می كند و می گوید: «خداوندا! به شكرانه این همه نعمتهای تو، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم شد» یعنی همه این تواناییها و قدرتهای علمی، فكری و جسمی كه به من ارزانی داشتهای، در راه ستم به كار نخواهم گرفت و پشتیبان ستمگران نخواهم شد. خداوند، این فراز از كلام موسی را برای ما نقل می کند تا ما از آن درس بزرگی برای همیشه زندگی بیاموزیم و به این مطلب برسیم كه اگر خداوند به ما نطق و بیان، قلم و هنر، علم و دانش، مال و ثروت، زیبایی و جمال، سلامتی و جوانی و سایر نعمتهای ظاهری و باطنی عنایت كرده است، شكر همه نعمتها به این است كه آنها را در راه عدالت اجتماعی و بهتر ساختن زندگی مردم به كار گیریم و هیچ گاه از آنها در راه ستم استفاده نكنیم و پشتوانه اهداف ستمگران نباشیم.
پی نوشت: * سوره مبارکه قصص، آیه 17.
هفت خصلت روزه دار
درحدیثی حضرت امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) از پیامبــر اکرم ( صلی الله علیه وآله ) چنین نقل می فرمایند که پیامبر اعظم الشان ( صلی الله علیه و آله ) فرمودند:
« مامن مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک وتعالی له سبع خصال : اولها یذوب الحرام من جسده ، والثانیه یقرب من رحمه الله عز و جل ، والثالثه قدکفر خطیئه ابه آدم ، والرابعه یهون الله علیه سکرات الموت و الخامسه امان من الجوع والعطش یوم القیمه والسادسه بطعمه الله عز و جل من طیبات الجنه ، والسابعه یعطیه الله عز و جل برائه من النار ،قال : صدقت یامحمد»
هیچ مؤمنی نیست که ماه رمضان رافقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خدای تبارک وتعالی هفت خصلت رابرای او واجب و لازم گرداند:
۱- هرچه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند.
۲- به رحمت خدای عز وجل نزدیک می شود.
۳- (با روزه خویش )خطای پدرش حضرت آدم را می پوشاند.
۴- خداوند لحظات جان کندن را بروی آسان گرداند.
۵- ازگرسنگی و تشنگی روز قیامت درامان خواهد بود.
۶- خدای عزوجل ازخوراکی های لذیذ بهشتی او را نصیب دهد.
۷- خدای عز و جل برائت و بیزاری از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. ( پرسش کننده این حدیث ، عالم یهودی بود) که عـرض کرد راست گفتی ای محمد (۱)
خصال شیخ صدوق ، ص ۳۸۶ منبع:http://www.sibtayn.com
روزه یاد آور قیامت
قال الرضا علیه السلام:
انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش فیستدلوا على فقر الاخر.
امام رضا علیه السلام فرمود: مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.
وسائل الشیعه، ج ۴ ص ۴ ح ۵ علل الشرایع، ص ۱۰
پاسخ على (ع ) به پرسشهاى قيصر روم
در عصر خلاقت ابوبكر، قيصر روم ، سفير خود را براى پاسخ به چند سؤ ال نزد ابوبكر فرستاد، سفير نزد ابوبكر آمد و چنين سؤ ال كرد: مردى است كه :
1- اميد به بهشت ندارد، و از آتش دوزخ نمى ترسد. 2- و از خدا نمى ترسد. 3- و ركوع و سجده نمى كند. 4-و مردار و خون مى خورد. 5- و فتنه را دوست دارد. 6- و چيزى را كه نديده گواهى بر آن مى دهد. 7- و حق را دشمن دارد و آن را نمى پذيرد.
عمر بن خطّاب كه در آنجا حضور داشت گفت : كار اين مرد جز اين نيست كه با اين امور بر كفر خود مى افزايد.
جريان سؤالات رسول قيصر روم را به على (ع ) خبر دادند، آن حضرت فرمود: آن مردى كه داراى اين صفات است از اولياء خداست :
1و2- او اميد به بهشت ندارد و از آتش دوزخ نمى ترسد، بلكه اميد به خدا دارد و از خدا نمى ترسد، ولى از ظلم خدا نمى ترسد (زيرا خدا ظالم نيست ) بلكه از عدل خدا مى ترسد.
3- در نماز ميت ركوع و سجده بجا نمى آورد.
4-و ملخ و ماهى (كه بدون ذبح حلال هستند) و جگر (كه از خون تشكيل شده ) مى خورد.
5-و مال و فرزندان را دوست دارد كه فتنه (مايه آزمايش ) هستند چنانكه در قرآن (سوره تغابن آيه 15) آمده :(( انما اولادكم و اموالكم فتنة : ((همانا فرزندان و اموال شما مايه فتنه (امتحان ) هستند.
6- بهشت و دوزخ را نديده ولى گواهى بر وجود آنها مى دهد.
7- و مرگ را با اينكه حق است دشمن دارد و نمى پذيرد