مدرسه علمیه فاطمه الزهراء (س)مرند

آمار

  • امروز: 615
  • دیروز: 50
  • 7 روز قبل: 220
  • 1 ماه قبل: 2084
  • کل بازدیدها: 150847
  • خانه 
  • عکس غرور 
  • تماس  
  • ورود 

رهبری

 

دوست واقعی

08 شهریور 1391 توسط جعفرثانی

دوست واقعی
روزی عارف پیری با مریدانش از کنار قصر پادشاه گذر میکرد.

شاه که در ایوان کاخش مشغول به تماشا بود، او را دید و بسرعت به نگهبانانش دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.

عارف به حضور شاه شرفیاب شد.شاه ضمن تشکر از او خواست که نکته ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد مگر در آینده او تاثیر گذار شود.

استاد دستش را به داخل کیسه فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: “بیا اینان دوستان تو هستند، اوقاتت
را با آنها سپری کن.”

شاهزاده با تمسخر گفت: ” من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! “
عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را از یکی از گوشهای آن عبور داد که بلافاصله از گوش دیگر خارج شد.

سپس دومین عروسک را برداشته و اینبار تکه نخ از گوش عروسک داخل واز دهانش خارج شد.

او سومین عروسک را امتحان نمود.

تکه نخ در حالی که در گوش عروسک پیش میرفت، از هیچیک از دو عضو یادشده خارج نشد.

استاد بلافاصله گفت : ” جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند،اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هرسخنی را که از تو
شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو بسته “

شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: ” پس بهترین دوستم همین نوع سومی است و منهم او را مشاور امورات کشورداری خواهم نمود. “

عارف پاسخ داد : ” نه “

و بلافاصله عروسک چهارم را از کیسه خارج نمود و آنرا به شاهزاده داد و گفت: ” این دوستی است که باید بدنبالش بگردی “

شاهزاده تکه نخ را بر گرفت و امتحان نمود. با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر این عروسک نیزخارج شد، گفت : ” استاد اینکه نشد ! “

عارف پیر پاسخ داد: ” حال مجددا امتحان کن “

برای بار دوم تکه نخ از دهان عروسک خارج شد. شاهزاده برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقیماند

استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: ” شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند.

 نظر دهید »

هفته د ولت از منظر مقام معظم رهبري

04 شهریور 1391 توسط جعفرثانی

 از بيانات مقام معظم رهبري

اين مناسبت هفته دولت ما يكي از تصادف هاي  پرمعناست .هفته دولت اين كشور يادبود شهادت دو شخصيت دولتي برجسته است…در كشور ما هفته دولت ‘هفته ولادت دولت نيست .جاهاي ديگر اگر بخواهند چنين روزي و چنين مناسبتي بگذارند ‘قاعدتا ولادت دولت ‘يا مثلا كار برجسته اي كه دولت انجام داده ‘اين را به عنوان هفته دولت معين مي كنند ‘اما ما آمديم و هفته دولتمان را يادبود شهادت قرار داديم .اين چيز خيلي پرمعنا و مهمي است ؛اين معنايش آن است كه راه ما را همين خصوصيات است.

 2 نظر

حكمت هاي لقمان

02 شهریور 1391 توسط جعفرثانی

روزي لقمان به فر زندش گفت امر وز سه پند بتو مي دهم كه كامروا شوي.

اول اينكه:سعي كن در زندگي بهترين غذاي جهان را بخوري !

دوم اينكه در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابي!

سوم اينكه:در بهترين كاخها و خانه هاي جهان زندگي كني!

پسر لقمان گفت اي پدر !ما يك خانواده بسيار فقيري هستيم چگونه مي توانم اين كارها را انجام دهم؟

لقمان جواب داد:اگر كمي ديرتر و كمتر  غذا بخوري هر غذايي كه بخوري طعم بهترين غذاي جهان را مي دهد.

و اگر بيشتر كار كني وكمي ديرتر بخوابي در هر جا كه خوابيده اي احساس مي كني بهترين خوابگاه جهان است.

و اگر با مردم دوستي كني ‘در قلب آنها جاي مي گيري و آنوقت بهترين خانه هاي جهان مال توست.

 نظر دهید »

گراميداشت روز پزشك

01 شهریور 1391 توسط جعفرثانی

                                دست هايي كه شفا مي دهند مقدس تر از لباني هستند كه دعا مي خوانند.

يك شهريور سالروز ولادت  بزرگ دانشمند و طبيب برجسته و نامدار  ايران و جهان اسلام ‘شيخ الرييس ابو علي سينا است.

ابن سينا ‘به دليل داشتن دانش بالا و تلاش فراواني كه در زمينه علم پزشكي انجام داده است ‘نام و آوازه اي مالندگار در اين زمينه دارد و او نابغه اي است كه باعث عظمت ايران و ايرانيان شده است .

مدرسه علميه فاطمه الزهرا (س)اين روز خجسته را به تمام پزشكان جامعه پزشكي تبريك مي گويد.

                                        

                            ‘روز پزشك بر تمام پيام آوران سلامت مبارك باد’

 2 نظر

آتش در بازار

31 مرداد 1391 توسط جعفرثانی

صاحبدلي مي گفت:سي سال استغفار مي كنم براي آنكه يك بار الحمدلله گفتموحكايت آن چنين بود كه زماني در بازار بغداد آتش افتاد و بعضي از دكانهاي مردم بسوخت و من دكاني داشتم كه سالم ماند .چون اين خبر به من رسيد گفتم الحمدلله. اما نيك كه انديشيدم با خود گفتم از دينداري و مروت و شفقت دور بود كه شاد گشتم و سپس شكر خداي را بجا ي آوردم .چون مدار دين بر دو امر است :يكي تعليم امر حق و ديگري شفقت بر خلق .قول حكماست كه آنچه بر خود نپسندي ‘به ديگري مپسند. (گلستان سعدي)

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 119
  • 120
  • 121
  • ...
  • 122
  • ...
  • 123
  • 124
  • 125
  • ...
  • 126
  • ...
  • 127
  • 128
  • 129
  • ...
  • 137
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

صلوات

موضوعات

  • همه
  • حدیث
    • پیامبر اعظم
  • مقالات
  • مناسبات
  • تاریخی
  • شهدا
  • یاران انتظار
  • پژوهش دینی
  • احکام
  • سیاست دینی
  • علمی
  • هنری
  • روایات
  • حکایات
  • دل نوشته ها
  • ناگفته ها
  • روانشناسی
  • نشست تبلیغی
  • جلسه کاری
  • مسابقات
  • همایش
  • فعالیت های تبلیغی
  • کلام رهبر

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

amar

وبلاگ استت

| وبلاگ
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس