رهبری
مسابقه همگانی
نعمت"صبر” از بزگترین نعماتی است که خداوند متعال به بشر ارزانی داشته است ، و کسانی که از این نعمت بزرگ استفاده کنند خیر دنیا و آخرت را نصیب خود می کنند. عجله مواقعی که باید صبور بود خداوند متعال در آیات قرآن کریم مواضع صبر را به بندگانش نشان داده می فرماید : «ای کسانی که ایمان آورده اید در برابر مشکلات و هوس ها استقامت کنید و در برابر دشمنان نیز پایدار باشید.» و دیگران را به صبر دعوت کنید و از مرزها مراقبت کنید و از خداوند پروا داشته باشید، شاید که رستگار شوید. (آل عمران،200) این آیه در چند مرحله به صبر در برابر مشکلات توصیه می کند: 1.در برابر ناگواری های شخصی و هوس ها صبر کنید. «أصبروا» 2.در برابرفشارهای کفار، بیشتر مقاومت کنید. «صابروا» 3.در حفظ مرزهای جغرافیایی از هجوم دشمن و حفظ مرزهای اعتقادی و فکری، از طریق مباحث علمی و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسه ها بکوشید. «رابطوا» امام صادق-علیه السلام- فرمود: « اصبروا علی الفرائض » در برابر واجبات صبر کنید. « صابروا علی المصائب » در برابر مشکلات صبر کنید. « ورابطوا علی الائمة » از پیشوایان خود دفاع کنید. (کافی،ج2،ص81) رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: « اصبروا علی الصلوات الخمس و صابروا علی قتال عدوکم بالسیف و رابطوا فی سبیل الله لعلکم تفلحون »؛ (درالمنثور،ج2،ص418) بر نمازهای شبانه روزی پایداری کنید و در جهاد با دشمن، فعال و در راه خدا با یکدیگر هماهنگ باشید تا رستگار شوید. (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِی وَالْإِبْكَار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حق است و براى گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت شامگاهان و بامدادان ستایشگر باش) (سوره ق آیه 55) از نظر قرآن برای سبقت دركارهای خیر می توان به دو دسته پاداش های دنیوی و اخروی اشاره كرد: در دنیا انسان ها با كارهای خیر و پیشتازی و سبقت در خیر رفاقت و دوستی خداوند و مردمان صالح بهره می برند. هر كارخیری در دنیا آثاری خواهد داشت كه از مهم ترین آن ها علاقه و دوستی و الفت خدا به این بنده است كه نتیجه آن در رفتارهای دیگران نیز ظهور و بروز می كند ومردم وی را دوست داشته و به وی محبت می ورزند کجا ها نباید صبر کرد ! “صبر” اگر چه برکات زیادی به دنبال دارد و یک فضیلت نورانی محسوب می شود ،اما گاهی صبر کردن جایز نیست و باید هر چه سریعتر اقدامی صورت داد ،حتما می پرسید چه مواقعی ؟ - امیر مۆمنان (علیه السلام)فرمود : تأنّی و درنگ ستوده است در هر چیزی، مگر در کارهای نیک.[ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، ص473] -امام باقر (علیه السلام): وقتی در صدد کار نیکی بر می آیی بی درنگ به آن اقدام کن؛ زیرا نمیدانی که بعدها چه پیش خواهد آمد.[ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 142] امام صادق (علیه السلام): هر که آهنگ خیری کند، باید در آن شتاب کرده و به تأخیرش نیندازد؛ زیرا بنده گاهی عملی نیک انجام داده که خداوند در پاسخ آن میفرمایند: ترا آمرزیدم و لغزشهای بعدی تو را نیز نادیده خواهم گرفت.[ همان، ح 6] داوند در آیه 114 سوره آل عمران عجله در كارهای خیر را از اوصاف صالحان برمی شمارد. به كارگیری اسم صالح در این آیه بیانگر این نكته لطیف است كه اشخاص صالح و نیكوكار كه نیكوكاری جزو ذات و یا ذاتی آنان شده است و به این صفت برتر انسانی دست یافته اند به طور طبیعی انسان هایی هستند كه در كارهای خیر و نیک عجله می كنند. از این رو می توان یكی از راه های شناخت افراد صالح و نیكوكار را در شتاب ورزی ایشان در كارهای خیر دانست. اینان تنها برای رضای خدا و وجود صفت نیكوكاری در جوهره ذات ایشان است كه با سرعت و عجله، اقدام به انجام كارهای خیر می كنند و نمی گذارند كه كار خیر بر زمین بماند. قرآن برای جوامع برتر و شاهد و نمونه، معیارهایی را مطرح می سازد كه یكی از آن ها مساله پیشی گرفتن مردمان در كارهای خیر و نیك است. اگر جامعه ای در كارهای خیر و نیك از یك دیگر پیشی گیرد آن جامعه از جوامع برتر و نمونه ای است كه دیگر جوامع می بایست از آن درس گرفته و خود را همانند آن سازند. (بقره آیه 145 و 148) نیکی پاداش سبقت در كارهای خیر از نظر قرآن برای سبقت دركارهای خیر می توان به دو دسته پاداش های دنیوی و اخروی اشاره كرد: در دنیا انسان ها با كارهای خیر و پیشتازی و سبقت در خیر رفاقت و دوستی خداوند و مردمان صالح بهره می برند. هر كارخیری در دنیا آثاری خواهد داشت كه از مهم ترین آن ها علاقه و دوستی و الفت خدا به این بنده است كه نتیجه آن در رفتارهای دیگران نیز ظهور و بروز می كند ومردم وی را دوست داشته و به وی محبت می ورزند. مولویت الهی به معنای آن است كه خداوند وی را دوست و ولی خود قرار می دهد و كسی كه خداوند وی را دوست و ولی خویش قرار دهد مومنان نیز به او علاقه مند شده و ولایت وی را می پـذیرند. این گونه است كه افراد خیر و نیكوكار با كارهای نیك خویش بر دل های مردم حكومت و ولایت دارند و مردم ناخواسته به سخنان و گفتارهای ایشان دل بسته و عمل می كنند. ریشه این ولایت و حب مردم را می بایست در ولایت الهی جست. (بقره آیه 148) امام صادق (علیه السلام): هر که آهنگ خیری کند، باید در آن شتاب کرده و به تأخیرش نیندازد؛ زیرا بنده گاهی عملی نیک انجام داده که خداوند در پاسخ آن میفرمایند: ترا آمرزیدم و لغزشهای بعدی تو را نیز نادیده خواهم گرفت در آخرت نیز كسانی كه دركارهای خیر پیشتاز بوده اند از بهشت و مواهب آن بهره مند می شوند (فاطر آیه 32و 33) و از هرگونه حزن و اندوهی در امان بوده و از آسودگی و آسایش بهره مند خواهند شد .(فاطر آیه 32 تا 34)
علل و عوامل پیشتازی برخی از انسان ها دركارهای خیر و نیك را می بایست در بینش و نگرش ایشان جست. از جمله این علل، توجه فرد به قدرت گسترده خداوند (بقره آیه 148)، ایمان به خدا (مومنون آیه 58و 61) توجه به معاد و آگاهی از اعمال درقیامت و پاداش و جزای آن (مائده آیه 48و بقره آیه 148)، پرهیز و دوری از شرك و هر گونه تاثیرگذاری غیر خدا بر هستی (مومنون آیه 59 و 61)، خشوع در برابر خدا (انبیاء آیه 90)، خوف از خدا و قیامت (مومنون آیه 57 و 61) و نیز خوف از معاد وآثارآن (مومنون آیه 60 و 61) می باشد. درحقیقت نگرش انسان به هستی و اینكه خداوند مالك زمین و زمان و هستی است و هر چیزی كه به انسان می رسد از آن اوست و اوست كه می گیرد و می دهد و باز می ستاند واین كه هیچ چیز درجهان بی اراده و مشیت وی صورت نمی گیرد و تنها راه نجات، عمل به آموزه های و حیانی و تنها راه رسیدن به بهشت رضوان، جلب محبت و رضایت خدا با انجام كارهای خیر و شتاب و سبقت در آن است، موجب می شود شخص این گونه عمل كند و دركارهای خیر شتاب و در انجام آنها از دیگران سبقت بگیرد (فاستبقوا الخیرات)
آرزوی زندگی در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله
یاد پیامبر و برادر او علی مرتضی صلوات الله علیهما و یاد همه اهل بیت، شیرین و برای زندگی برکت آور است. از این جهت جا دارد که تأسف بخوریم و آرزو کنیم که ای کاش در حضور پیامبر، ایمان خالصانه خود را نشان می دادیم و با همه امکانات وجودمان در راه خشنودی او که خشنودی خداست، قدم بر می داشتیم و در شادی ها و تلخی ها، همراهی خود را با پیامبر و اهل بیت نشان می دادیم. حضرت محمد سالها بعد از پیامبر به دنیا آمده ایم و از زندگی در کنار آن حضرت بی بهره ایم. شوق دیدار و همراهی با پیامبر و اهل بیت، نشانه دوستی ماست. اگر نیت ما در همراهی، واقعی باشد، در حقیقت با پیامبر و اهل بیت همراه هستیم. نکته دیگر آنکه مدعیان دوستی زیادند اما کسانی که صادقانه با پیامبر و اهل بیت دوستی می کنند، هم در قلب و هم در فکر و هم در رفتار و هم در اخلاق، از پیامبر و اهل بیت پیروی کنند. در نتیجه آنقدر مورد امتحانها و بلاها و آزمایشها قرار می گیرند تا این گوهر در وجودشان خالص شود. نکته سوم آنکه شبهات اعتقادی همیشه و همه جا حتی در بین صحابه پیامبر و اهل بیت هم بوده است اما خدا به کسانی که صادقانه به دنبال حقیقت باشند و در راه یافتن آن کوشا باشد وعده داده است که حتما راه راست را به آنها نشان می دهد. یاد پیامبر و برابر او علی مرتضی صلوات الله علیهما و یاد همه اهل بیت، شیرین و برای زندگی برکت آور است. از این جهت جا دارد که تأسف بخوریم و آرزو کنیم که ای کاش در حضور پیامبر، ایمان خالصانه خود را نشان می دادیم و با همه امکانات وجودمان در راه خشنودی او که خشنودی خداست، قدم بر می داشتیم و در شادی ها و تلخی ها، همراهی خود را با پیامبر و اهل بیت نشان می دادیم. بعد از توجه و اقرار به اهمیت رابطه قلبی با پیامبر و اهل بیت مناسب است به این چند نکته هم توجه داشته باشیم: گر در یمنی چو با منی پیش منی علم خدا حدی ندارد، بنابراین خدا از دوستی ما خبر دارد و دور بودن زمان و مکان ما از پیامبر و دور بودن مکانی ما از امام عصر برای خدا مانعی محسوب نمی شود. همچنانکه امام باقر علیه السلام فرموده اند، انسان با همان کسی است که او را دوست می دارد: الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَب(کافی، ج2، ص126) پس از پایان جنگ جمل، یکی از یاران امام علی علیه السلام به ایشان گفت ای کاش برادرم اینجا بود و می دید که چگونه خدا بر دشمنان پیروزتان کرد. امیرالمومنین به او فرمود: آیا علاقه اش به ما بود؟ آن شخص گفت بله. آن حضرت فرمود: پس او با ما بوده است. در این جنگ افراد زیادی با ما بوده اند که هنوز متولد نشده اند! شبهات اعتقادی همیشه و همه جا حتی در بین صحابه پیامبر و اهل بیت هم بوده است اما خدا به کسانی که صادقانه به دنبال حقیقت باشند و در راه یافتن آن کوشا باشد وعده داده است که حتما راه راست را به آنها نشان می دهد بنابراین، دوری زمانی و مکانی، باعث نمی شود دوستی ما بی نتیجه باشد و در دید مولای ما علی علیه السلام، همه کسانی که واقعا آن حضرت را دوست دارند با آن حضرت هستند حتی اگر سالهای زیادی بعد از آن حضرت به دنیا بیایند. دوست داشتن فقط زبانی یا دوست داشتن در قلب و زبان و فکر و رفتار و اخلاق افراد زیادی مدعی های دوستی پیامبر و اهل بیت علیهم السلام بوده اند. مهم آن است که دوستی ما هم در قلب، هم در اعمال و هم در افکار و هم در خلقیات ما ظاهر شود. امام صادق علیه السلام فرمودند: خدا را دوست نداشته است آن کسی که معصیتش کرده است. بنابراین راه اثبات دوستی واقعی اهل بیت پیروی از آنهاست. نشانه آن مراقبت از اخلاق و رفتار و طرز فکر است. دوست داران پیامبر و اهل بیت، هر قدر بتوانند خود را در گفتار و رفتار و افکار و اخلاق شبیه خاندان وحی می کنند. امتحان آنقدر می آزمایند تا کاملا پاک شویم هرکس که باشیم، خدا قطعا ما را می آزماید. همانطور که در آیه دوم سوره عنکبوت می فرماید: آیا مردم پنداشتند، همین كه بگویند: «ایمان آوردیم.» رها مىشوند و آزمایش نمىشوند؟! أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَكُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُون بنابراین خدا حتما این ادعای ما درباره دوستی و پیروی از پیامبر و اهل بیت را آزمایش می کند و اگر صادق باشیم، بعد از همه مراحل آزمایش، ما را مثل طلا، خالص می کند. امام صادق علیه السلام درباره همان آیه بالا، به یکی از یاران خویش فرمود: مردم همانطور که فرایند طلا در کوره ها است، در این مراحل قرار می گیرند و مانند طلا، خالص می شوند(کافی، ج1، ص370) بنابراین آزمایشهای خدایی که بعضی از آنها با سختی صورت می گیرد در زندگی دنیا طبیعی است اما اگر در ایمان خود صادق باشیم نتیجه اش بسیار عالی است یعنی این آزمایشها در نهایت ما را یکدست می کند و سرانجام همه بدی هایی که دوستش نداریم و جزو ما نیست را از ما می زداید. اگر زمان پیامبر و اهل بیت بودم هرگز دچار اشکالات عقیدتی نمی شدم!! در صورتی که گمان کنیم اگر در زمان پیامبر و اهل بیت بودیم دچار هیچ اشکال فکری و عقیدتی نمی شدیم، اشتباه کرده ایم. افراد زیادی از مردم در همان دوران هم در تحیر به سر می برده اند و حق را از باطل نشخیص نمی داده اند. بعضی از این مردم، از بزرگان بوده اند! مردم همانطور که فرایند طلا در کوره ها است، در این مراحل قرار می گیرند و مانند طلا، خالص می شوند. بنابراین آزمایشهای خدایی که بعضی از آنها با سختی صورت می گیرد در زندگی دنیا طبیعی است اما اگر در ایمان خود صادق باشیم نتیجه اش بسیار عالی است یعنی این آزمایشها در نهایت ما را یکدست می کند و سرانجام همه بدی هایی که دوستش نداریم و جزو ما نیست را از ما می زداید در حقیقت برای تشخیص راه حق، باید از خدا کمک گرفت و در راه شناخت حق کوشش کرد. خدا در قرآن وعده داده است که هر کس در راه ما(یعنی راه حق) کوشش کند حتما به مقصود خود می رسد: وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین (سوره حج، آیه 78) در زمان اهل بیت کسانی بوده اند که درباره ایشان شک داشته اند. حتی اصبغ بن نباته که یکی از یاران نزدیک امام علی علیه السلام بود از امام درباره اختلاف نظرها در میان شیعیان پرسید و از آن حضرت کمک خواست(وسائل الشیعه، ج27، ص135) نتیجه می گیریم که اختلاف نظرها همیشه و همه جا بوده است. مهم آن است که همیشه نیت کنیم با خدا و پیامبر و اهل بیت باشیم و نیت کنیم که هر چه نظر آنهاست، نظر ما هم همان است. مثال دیگر، مربوط به خود زمان پیامبر است. پیامبر صلی الله علیه و آله در جمعی که تعدادی از یاران خود در آن بودند فرمودند که وسیله نوشتن بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که بعد از من گمراه نشوید ولی کسانی که در آن جمع بودند با هم اختلاف کردند و عده ای گفتند بیاورید و عده ای گفتند نیاورید تا آنکه پیامبر از خواسته خود منصرف شد. بنابراین همزمانی با پیامبر هم سبب هدایت نیست و چه بسا افرادی که کنار پیامبر بودند اما کافر یا منافق بودند.
خدایا ما را جزو اینان قرار ده:
سَیَأْتِی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِكُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْكُمْ قَالُوا یَا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ كُنَّا مَعَكَ بِبَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَیْنٍ وَ نَزَلَ فِینَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّكُمْ لَوْ تحمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ (بحارالانوار، ج52، ص130) پیامبر صلی الله علیه و آله به یاران خویش فرمود: بعد از شما کسانی خواهند آمد که پاداش هر یک از آن ها مساوی با پاداش پنجاه نفر از شماست.” گفتند: یا رسول الله! مگر نه این است که ما در حضور شما در بدر و احد و حنین شرکت کردیم و قرآن در میان ما نازل شد؟ حضرت فرمودند: اگر آنچه بر آن ها روی خواهد داد بر شما روی می داد، شما نمی توانستید مثل آن ها صبر و پایداری کنید.
ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله ،اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد عظمت آقا ابا عبدالله الحسین بزرگ شدیم، از خزان عفلت به برکت اشک های محرم و صفر به بهار رسیدیم و اکنون وقت آن است که در این بهار به یمن رویش دوباریمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم. ماه “ربیع الاول” همانگونه كه از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینكه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر بركات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا كرد از اول آفرینش زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است . چرا كه او داناترین مخلوقات خداوند و برترین آنها و سرورشان و نزدیكترین آنها به خداوند و فرمانبردارترین آنها از او و محبوبترینشان نزد او مى باشد، این روز نیز برتر از سایر روزهاست . و گویا روزى است كه كاملترین هدیه ها، بزرگترین بخشش ها، شاملترین رحمتها، برترین بركتها، زیباترین نورها و مخفى ترین اسرار در آن پى ریزى شده است . پس بر انسان مسلمان كه برترى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را قبول داشته و مراقب رفتار با مولایش مى باشد واجب است در این ماه به شکرانه ارازنی شدن آن نعمت بزرگ به عبادتی از سر شور و اشتیاق بپردازد،گرچه عبادات شبانه روزی عالمیان هرگز در خور چنین نعمتی نخواهد بود اما “آنچه سعی است ما در طلبش بنماییم".
توصيه فصل امتحانات
فصل امتحانات که نزدیک میشود همه به تکاپو میافتند. کتابها عزیز میشوند. فصل رد و بدل کردن سۆال امتحانی و جزو داغ میشود. یکی خیالش راحت است چون در طول سال حسابی درس خوانده است. دیگری شب امتحانی است و طعم گس استرس را بیشتر میچشد. در هر حال شب امتحان همراه با استرس است؛ هم برای بچه ها و هم برای والدین. در این فصل بیشتر مادرها به فکر تهیهی غذاییهایی هستند که به اصطلاح هوش بچه ها را بالا ببرد و به آنها انرژی بیشتری بدهد. درست است. تغذیه در فصل امتحانات اهمیت زیادی دارد. با ما باشید. چند توصیه برای شبهای امتحان فرزندانتان داریم. در این دوره باید توجه خاصی به سلامت عمومی دانش آموزان و همچنین دانشجویان داشت. درست است که خیلیها در شب امتحان شب زنده داری میکنند و با هر سختی و مشقتی که هست خود را تا صبح بیدار نگه میدارند و به اصطلاح درس میخوانند اما باید بدانید که خواب مناسب و کافی، خوابیدن در یک ساعت مشخص و همچنین انجام چند حرکت ورزشی سبک باعث سرحالی و غلبهی هر چه بیشتر بر استرس میشود. صبحانهی امتحانیها باید سرشار از ویتامین B1 باشد. این ویتامین با سرعت بیشتری گلوکزها را به انرژی تبدیل میکند. این ویتامین در مخمر آب جو، زردهی تخم مرغ، تخمهی آفتابگردان، گردو و غیره وجود دارد علاوه بر این، تغذیهی مناسب نقش بسیار موثری در موفقیت بیشتر دانش آموزان و دانشجویان دارد. حتی ماشین هم بدون بنزین کار نمیکنید چطور توقع دارید مغز بدون غذای لازم از پس این سۆالات بر بیاید. باید کاری کنید که مغزتان در آمادگی کامل باشد. مغز فقط 2 درصد کل حجم بدن ما را اشغال کرده اما با این حال 20 درصد اکسیژنی که تنفس میکنیم را جذب میکند و 20 درصد انرژی غذایی که دریافت میکنیم را مال خود میکند. پس پیش به سوی مغزی آماده و نمرهی بیست کلاس. باک انرژیتان را پر کنید برای این که سلولهای خاکستری مغز مانند سلولهای خاکستری مغز آقای پوارو حسابی کار کند به 40 مادهی مغذی نیاز داریم: 13 واحد ویتامین، 15 واحد مادهی معدنی، 8 واحد اسید آمینه و 4 واحد اسیدهای چرب. بنابراین دانش آموزان و دانشجویان نیاز دارند در فصل امتحانات و زمانی که فعالیت مغز زیاد میشود حتماً از مواد غذایی مقوی و مناسب استفاده کنند. زمانی که مغز گرسنه است به این دو منبع انرژی نیاز دارد: گلوکز و اکسیژن. زمانی که این دو ماده برای آن فراهم نباشد، مغز بدون معطلی به سراغ منابع انرژی ارگانهای دیگر میرود و مایحتاج خود را از آنها برداشت میکند. پس لازم است نیازهای مغز را فراهم کنید. توصیهی اول
برای تأمین نیازهای فرمانده بدن مغز، فرمانده بدن است. پس نیازهایش هم در اولویت قرار دارد. توصیهی اول این است که به هیچ عنوان از مصرف 5 وعدهی روزانه یعنی صبحانه، میان وعده، ناهار، عصرانه و شام غافل نشوید. اگر فرزندتان امتحان دارد اجازه ندهید از هیچ یک از این وعده ها صرف نظر کند. در غیر این صورت مغزشان به خوبی از انجام وظایف خود بر نخواهد آمد. البته توجه داشته باشید خارج از این 5 وعدهی ضروری نیازی به ریزه خواری و ناخنک زدن ندارند.
توصیهی شمارهی دو
در این دوره همهی امتحانیها باید غذاهای متنوعی مصرف کنند. بدون شک یک مادهی غذایی به تنهایی نمیتواند حاوی 40 مادهی مغذی لازم برای مغز باشد. برای همین لازم است که بچهها مواد غذایی متنوعی میل کنند که حاوی پروتئین، چربیها و گلوسید باشد. مغز، اشتهای زیادی برای دریافت قند ناشی از گلوسیدها دارد. اما توجه داشته باشید نه هر قندی! اگر فکر میکنید با خوردن شکلات خوشمزه میتوان قند مورد نیاز مغز را تأمین کرد کمی اشتباه میکنید. دست نگه دارید. این نوع قندها زود جذب هستند و باعث تولید سریع انسولین میشوند. مغز ما به قندهای دیر جذب مانند نان کامل، پاستا، برنج کامل، عدس، نخود نیاز دارد. این قندها انرژی طولانی مدتی به مغز میدهند و برای همین کارایی آن را بالا میبرد. برای همین لازم است در برنامهی غذایی فرزندان امتحانیتان این مواد غذایی را بگنجانید. اگر دانشجو هستید و خودتان مجبور به تهیهی غذا هستید نیز توجه داشته باشید از مصرف نان، پاستا و به خصوص عدس غافل نشوید. چون هم تهیهی آن ساده است و هم انرژیتان را بالا میبرد.
توصیهی شمارهی سه
صبحانهی امتحانیها باید سرشار از ویتامین B1 باشد. این ویتامین با سرعت بیشتری گلوکزها را به انرژی تبدیل میکند. این ویتامین در مخمر آب جو، زردهی تخم مرغ، تخمهی آفتابگردان، گردو و غیره وجود دارد. اکسیژن. چیزی که این روزها به سختی وارد ریههایمان میشود. بیچاره مغزمان چه چالشی برای تأمین اکسیژن خود تحمل میکند. برای اینکه اکسیژن به درستی در رگهای ما جریان داشته باشد به آهن نیاز داریم اولین وعدهی روزانه باید کامل مصرف شود یعنی یک نوشیدنی گرم، یک واحد میوه یا آب میوه، یکی از محصولات لبنی مانند پنیر، شیر و غیره، غلات مانند نان کره و مربا. برای وعدهی های ناهار و شام نیز مصرف گوشت، ماهی، سبزیجات، میوه و نان لازم ضروری است. توصیهی شمارهی چهار اکسیژن. چیزی که این روزها به سختی وارد ریههایمان میشود. بیچاره مغزمان چه چالشی برای تأمین اکسیژن خود تحمل میکند. برای اینکه اکسیژن به درستی در رگهای ما جریان داشته باشد به آهن نیاز داریم. برای همین نیاز به مصرف مواد غذایی سرشار از آهن داریم. جگر، اسفناج، کاکائو، جعفری، دانهی کنجد و عدس میل کنید. منیزیم برای تبادل اطلاعات داخل مغز بسیار مفید است. برای همین مصرف میوه های خشک قبل از امتحان تمرکز را بالا میبرد. مصرف آب فراموش نشود. اگر دانشجو هستید از مصرف قهوه و دخانیات بپرهیزید. درست است که با مصرف اینها لذت کوتاه مدتی ایجاد میشود اما در نهایت انرژی زیادی نیز تلف میکنید.
در مكتب اهل بیت(ع)، به پیامبر (ص) و اهل بیت طاهرینش(س) با مهرورزی به خداوند متعال منافاتی نداشته، بلكه در طول ن قرار دارد. پیامبر(ص) در کلام گهربارش متذکر این امر شده و به مۆمنان دستور داده است، مرا دوست داشته باشید، منتها باید دقت داشته باشید، دوستی من در عرض دوستی خدا نباشد، بلکه مرا از ن جهت که مطیع و مجری فرمانهای الهی و محبوب او هستم، دوست بدارید « مرا به خاطر خدا دوست داشته باشید». در ادامه میفرماید: « اهل بیت مرا از ن جهت که ادامه دهنده راه من و محبوب من هستند، دوست بدارید «اهل بیت مرا به خاطر محبت به من دوست داشته باشید.»(1) انسان باید نسبت به پیامبر الهی، از ن جهت که حلقه رابطه میان انسان و خداست و پیامهای نجاتبخش و کمالفرین را از سوی حضرت حق به انسانها تقدیم میکند، مهر بورزد.در واقع این محبت مۆید ایمان فرد است، چون نمیتوان مدعی محبت کسی شد، اما نسبت به فرستاده او مهر نورزید.بر این اساس است که پیامبر گرامی اسلام(ص)فرمود:«هیچ یک از شما به مرحله ایمانی نمیرسد، جز اینکه مرا از فرزند، پدر و مادرش و همه مردم بیشتر دوست بدارد.»(2) بدیهی است، هر فردی میتواند از راههای متفاوتی به مقام شامخ اهل بیت احترام بگذارد و محبت صادقانه خویش را به نها ابراز کند. یکی از این راههای ابراز محبت به اهل بیت، برقراری ارتباط با نها از طریق زیارت مرقد مطهر شان است. به همین دلیل است که در روایات برای زیارت مرقد اهل بیت ثواب بسیار ذکر شده است.از طریق زیارت، یک رابطه قلبی میان مۆمنان و اهل بیت ایجاد میشود و با استمرار ن، ارتباط قلبی قویتر میشود. به همین خاطر، پیامبر گرامی اسلام فرموده است:«زیارت باعث افزایش و توسعه مودت میان اهل بیت میشود.»(3) و زیارت در دین مبین اسلام، از جمله عبادتها و سنتهای نبوی به شمار رفته و در سیره و گفتار بزرگان و علماء بر ن تأکید شده است. علامه طباطبایی (ره) از جمله افرادی بودند كه به زیارت اهل بیت(ع)، بویژه حرم حضرت معصومه(س) و امام رضا (ع) توجه و اهمیت وافری قائل بودند ایشان درباره زیارت امام رضا (ع) میفرمودند: «همه امامان (ع) لطف دارند، اما لطف حضرت رضا علیهالسلام محسوس است.» و در نقلی دیگر، بیان میكردند: «همه امامان معصوم (ع) رئوف هستند، اما رأفت حضرت امام رضا (ع) ظاهر است.» و نیز میفرمودند: «انسان هنگامی كه وارد حرم رضوی (ع) میشود، مشاهده میكند كه از در و دیوار حرم ن امام رأفت میبارد.» ایشان هر ساله به مشهد مشرف میشد حتی در پنج شش ماه خر عمر با همه كسالتی كه داشت به مشهد مشرف شد. یكی از بستگان نزدیك ایشان میگفت: «با غوش باز با ن كهولت سن و كسالت، جمعیت را میشكافت و با علاقه ضریح را میبوسید و توسل میجست كه گاهی به زحمت او را از ضریح جدا میكردیم … .» ایشان میگفت: «من به حال این مردم كه این طور عاشقانه ضریح را میبوسند، غبطه میخورم … .» فرزند ایشان نقل میكردند: در سال خر حیاتشان به دلیل كسالتی كه داشتند و بنا به تأكید و توصیه پزشكِ مخصوص نمیخواستیم كه ایشان به مشهد مقدس بروند. ولی ایشان اصرار داشتند و رفتند. پس از مراجعت از مشهد، به ایشان گفتم سرانجام به مشهد رفتید، فرمود: «پسرم جز مشهد كجاست كه دم بتواند دردهایش را بگوید و درمانش را بگیرد؟» علامه طباطبایی وقتی به مشهد، مشرف میشد، از وی تقاضا میكردند كه در خارج از مشهد چون طُرقبه و … به دلیل اعتدال هوا، سكونت داشته باشند و گهگاهی برای زیارت مشرف گردد. ایشان ابداً قبول نمیكرد و میفرمود: «ما از پناه امام هشتم به جای دیگری نمیرویم.» یكی از شاگردان علامه طباطبایی میگوید: «… هیچ به خاطر ندارم كه از اسم هر یك از ائمه (ع) بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد كه همه ساله مشرف میشدند و تابستان را در نجا میماندند وقتی وارد صحن حضرت رضا (ع) میشدند، بارها كه در خدمتشان بودم و میدیدم كه دستهای مرتعش را روی ستانه در میگذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل ستانه در را میبوسیدند، گاهی از محضرشان التماس دعا درخواست میشد میگفتند: «بروید از حضرت بگیرید؛ ما اینجا كارهای نیستیم؛ همه چیز نجاست! » یك بار علامه میخواستند به روضه رضوی علیه السلام مشرف شوند. به ایشان عرض شد: « قا! حرم شلوغ است؛ وقت دیگری بروید! » فرمودند: «خوب، من هم یكی از شلوغها! » و رفتند. مردم هم كه ایشان را نمیشناختند تا راهی برایشان بگشایند و در نتیجه، هر چه سعی كردند دستشان را به ضریح مبارك برسانند، نشد و مردم ایشان را به عقب هل دادند. وقتی بازگشتند، اطرافیان پرسیدند: «چطور بود؟» فرمودند: «خیلی خوب بود! خیلی لذت بردم! » حجت الاسلام معزّی نقل میكند كه یك بار در ایام طلبگی به مشهد رفته بودم و در صحنهای حرم رضوی علیه السلام قدم میزدم و به بارگاه امام مینگریستم اما داخل رواقها و روضه نمیرفتم. ناگهان دست مهربانی بر روی شانههایم قرار گرفت و با لحنی رام فرمود: «حاج شیخ حسن! چرا وارد نمیشوی؟! » نگاه كردم و دیدم علامه طباطبائی است. عرض كردم: خجالت میكشم با این شفتگی روحی بر امام رضا علیه السلام وارد شوم. من لوده كجا و حرم پاك ایشان كجا! نگاه مرحوم علامه فرمود: «طبیب برای چه مطب باز میكند؟ برای این كه بیماران به وی مراجعه كنند و با نسخه او تندرستی خود را بیابند. این جا هم دارالشفای ل محمد ـ علیهم السلام ـ است. داخل شو كه امام رضا علیهالسلام طبیب الأطباء است.»(4) به هر حال، زیارت معصومین: چه در حال حضور و چه بعد از وفات ایشان تأثیرات شگرفی بر روح و روان انسان دارد و انسان را به سوی معنویات و مکارم اخلاقی و انسانی سوق می دهد. همانطور كه در سیره علامه طباطبایی (ره) مشاهده گردید، یکی از حکمتهای مهم زیارت، همین توجه زائر به معنویات، دعا، ذکر و نماز در حرم اولیای الهی و سعی در اصلاح، خودسازی و کسب طهارت درونی است.
پی نوشتها:
1. محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه،قم، انتشارات دارالحدیث، ج 2، ص 236. 2.المتقی بن حسام الدین الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، بیروت، موسسه الرساله، ج 1، حدیث 70، ص 37.
3. محمد محمدی ریشهری، همان، ج 4، ص 298.
4. پایگاه اطلاع رسانی صالحین
منابع: قرن کریم میزان الحكمه