رهبری
ماه صفر
بدانکه این ماه معروف به نُحُوسَت است و براى رفع نُحُوسَت هیچ چیز بهتر از تصدّق و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسى خواهد که محفوظ ماند از بلاهاى نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانکه محدّث فیض و غیره فرموده :
یا شَدیدَ الْقُوى وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنى شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ
….خـــــــدایــــــا….
از خيمهگاه رحمتت بيرونمان نکن.
از آستان مهرت نوميدمان مساز.
آرزوها و انتظارهايمان را به حرمان مکشان.
از درگاه خويشتن مارامران.
روز بیست و نهم ماه محرّم الحرام:
۱. رسیدن کاروان اسرا ی اهل بیت علیهم السلام به شام
در این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شام رسیدند .ابراهیم بن طلحةبن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد ،و کینه هایی که از جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت:دیدی غلبه با کیست؟حضرت فرمودند :اگر می خواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان واقامه بگو ،آن وقت میدانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است.۱
۱.قلائد النحور:ج محرم وصفر،ص ۳۳۶
اخلاق و تهذیب در حوزه
عزیزان من! وقتش حالاست. از این فضاى معنوى، مواریث و یادگارهاى معنوىاى كه در این فضا انباشته است، استفاده كنید. مرحوم سیّد حسین رضوى، از همین آستان مقدّسه و از علماى اوایل قرن چهاردهم است كه از حالاتش نقل مىكنند، مثلاً در قنوت نماز وتر، دعاى «ابى حمزه» را از ابتدا تا انتها مىخوانده است! چنین عابدان و زاهدانى رااین حوزه تربیت كرده است. من از بزرگان حوزه خواهش مىكنم، درس اخلاق و تهذیب را براى جوانان مستعد، روشن و نورانى - كه در این حوزه فراوان هستند - جدّى بگیرند. پس، نكته اوّل مغتنم شمردن این فضا، جوانى، فراغت و نورانیّتى است كه بحمداللَّه در شما وجود دارد، و این فرصتْ پایه همه چیز است.
حضرتآیةاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره) فرمودند:
وقتی شخصی طلبه میشود مانند انگور است که بر اثر جوشاندن نجس میشود و راه پاک شدن آن، ثٌلثان است، پس باید طلبه استاد اخلاق بگیرد و خود را تزکیه کند زیرا علم و دانش و مدرک آدمی را مغرور و متکبر میسازد و یک طلبه باید آنقدر تلاش کند و بجوشد تا دو سوم او یعنی صفات و اخلاقِ بد او بخار شود و از بین برود تا اینکه بتوان از او استفاده کرد.
اگر درس بخوانی و استاد اخلاق نداشته باشی، بر فرض آیةالله هم بشوی نَفْس تو هم، آیةالله میشود آنوقت بیچاره میشود.
اما مواظب باش گرفتار نااهل نشوی، گرفتار این سیم وصلیها نشوی، اگر کسی پیدا شد که دلش میخواهد همه بفهمند آدم خوبی است و فکر میکند سیمش وصل است، به او اعتماد مکن اگر کسی واقعاً سیمش وصل باشد به کسی نمیگوید.
درس اخلاقی که شما را بیحال کند، چرتی کند، شل و ول کند و شما را از درستان بیندازد، درس اخلاق نیست. ما اگر قدری خوب بشویم و نیتمان را درست کنیم استاد خوب هم گیرمان میآید.