رهبری
معرفی کتاب: اقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)
کتاب «اقتصاد در اندیشه امام خمینی (س)» دفتر چهل و ششم از آثار موضوعی تبیانها است که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) استخراج و تنظیم شده و توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج به چاپ رسیده است.این اثر در 11 فصل با عناوینی چون «خطوط کلی اقتصاد اسلامی»، «منابع و ثروتهای ملی»، «کشاورزی»، «بانکداری» و «اقتصاد و جنگ تحمیلی» تنظیم شده است. هریک از این فصل ها به بخشهای متعددی تقسیم شده اند که نظر اسلام را از نگاه امام خمینی(س) درباره هر یک از موضوعات بیان میکند. در تدوین و گردآوری این نوشتار از منابع متعددی چون کتاب های شئون و اختیارات ولی فقیه، کشف اسرار، توضیح المسائل و صحیفه امام خمینی(س) استفاده شده است.
در تنظیم قطعات منتخب هر یک از فصول و عنوانهای فرعی، ترتیب و توالی تاریخی صدور آنها از طرف امام ملاک عمل بوده است نه توالی منطقی مطالب و مشخصات کامل مآخذ براساس شماره مسلسل مندرج در پایان هر فیش در انتهای کتاب آورده شده است.
آقا سید محمد موسوی نجفی معروف به هندی که از اتقیاء علماء و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین (علیه السلام) است نقل کرد از جناب شیخ باقر فرزند شیخ هادی کاظمینی مجاور نجف اشرف و ایشان از شخص مورد اعتمادی که به دلاکی اشتغال داشت آن شخص را پدر پیری بود که هیچگونه کوتاهی نسبت به خدمتگزاری او نمی کرد حتی خودش برای او آب در مستراح می برد و منتظر می شد تا خارج شود و به مکانش برساند. پیوسته ملازم خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت و در آن شب به واسطه اعمال مسجد سهله و شب زنده داری در آنجا از خدمت معذور بود ولی پس از مدتی ترک کرد و دیگر به آنجا نرفت.
از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترک کردی؟ گفت چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم. شب چهارشنبه چهلم رفتنم به تأخیر افتاد تا نزدیک غروب. در آن وقت تک و تنها بیرون رفتم و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یک سوم راه باقی ماند کم کم ماهتاب مقداری از تاریکی شب را به روشنائی تبدیل کرد. در این هنگام شخص عربی را دیدم بر اسبی سوار است به طرف من می آید. در دل خود گفتم الان این مرد راهزن مرا برهنه می کند.
همین که به من رسید با زبان عرب بدوی شروع به صحبت کرد. پرسید کجا می روی؟ گفتم مسجد سهله. گفت با تو چیز خوردنی هست؟ جواب دادم نه. فرمود دست خود را در جیب کن. گفتم در آن چیزی نیست. باز آن سخن را با تندی تکرار کرد. من دست در جیب کردم مقداری کشمش یافتم که برای کودک خود خریده بودم و از خاطرم رفته بود به او بدهم.
آنگاه به من فرمود (اوصیک بالعود) سه مرتبه وعود به زبان عرب بدوی پدر پیر را می گویند، یعنی سفارش می کنم تو را به پدر پیرت. بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد. فهمیدم که او حضرت مهدی (علیه السلام) بود و دانستم آنجناب راضی نیست ترک خدمت پدرم را، حتی در شب چهارشنبه. از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم و این کار را ترک نمودم
منتهی الامال، ج 2، ص 324
پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت .
بالاخره پرسید :
- ماجرای کارهای خودمان را می نویسید ؟ درباره ی من می نویسید ؟
پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت :
- درسته درباره ی تو می نویسم اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم .
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی .
پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید .
- اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده ام .
- بستگی داره چطور به آن نگاه کنی . در این مداد 5 خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری ، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می کنی .
صفت اول :
می توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند .
اسم این دست خداست .
او همیشه باید تو را در مسیر ارده اش حرکت دهد .
صفت دوم :
گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنی . این باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار ، نوکش تیزتر می شود .
پس بدان که باید رنج هایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی .
صفت سوم :
مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم .
بدان که تصیح یک کار خطا ، کار بدی نیست . در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگهداری مهم است.
صفت چهارم :
چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست ، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است .
پس همیشه مراقبت درونت باش چه خبر است .
صفت پنجم :
همیشه اثری از خود به جا می گذارد .
بدان هر کار در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری می کنی هوشیار باشی و بدانی چه می کنی .
صلاحیت علمی معلم در قرآن
بدون علم و آگاهی هرگز کاری سامان نمی یابد و دانستن راه و روش تعلیم از اساسی ترین شرط های شغل معلمی است.
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
هنگامی که حضرت موسی (ع) مامور شد که در نزد معلمی به آموزش بپردازد خداوند او را به نزد فردی عالم و آگاه تر از خودش راهنمایی کرد. قرآن در این زمینه می فرماید:«فوجدا عبداً من عبادنا آتیناه رحمه من عندنا و علمناه من لدنا علماً.
موسی و همراهش در ادامه سیر علمی خود[ بنده ای از بندگان ما را یافتند که رحمت ]و موهبت عظیمی از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»
قال له موسی هل اتبعک علی آن تعلمن مما علمت رشداً (کهف -65)
موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی؟»
آری بدون علم و تخصص کافی، هرگز امر تعلیم و تعلم ممکن نخواهد شد. حرفه معلمی هم چنانکه از اسمش پیداست انتقال علم و دانشی است که دروجودش نهفته است. هر کس که بدون کسب صلاحیت لازم بخواهد به امر تعلیم و تعلم بپردازد علاوه بر اینکه موجبات خواری و ذلت خود را فراهم خواهد آورد لطمات جبران ناپذیری نیز به جامعه وارد خواهد کرد.
خواهران طلبه مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س) مرند در مرحله نهایی مسابقه کتابخوانی کشوری آثار برگزیده استاد مطهری(ره) موفق به کسب رتبه اول و دوم از پایه تحصیلی چهارم شدند. خانم زینب سریع کار و طاهره عباسی از طلاب پایه چهارم رتبه اول و رتبه دوم را کسب نمودند